دانلود مقاله، تحقیق دانشجویی و دانش آموزی و تجربیات معلمان

از هر عنوان و موضوعی، مقالات خود را از ما بخواهید

دانلود مقاله، تحقیق دانشجویی و دانش آموزی و تجربیات معلمان

از هر عنوان و موضوعی، مقالات خود را از ما بخواهید

- دانلود مقاله
- تحقیق دانشجویی و دانش آموزی
- تجربیات معلمان
- سفارش مقاله و پایان نامه
- تصحیح و ویرایش مقالات و پایان نامه به فرمت خواسته شده
- تنظیم گزارش کارآموزی پذیرفته می شود.

تلفن تماس: 09187832846

پیوندها

پروین اعتصامی در روز 25 اسفند سال 1285 شمسی در تبریز متولد شد و از ابتدا زیر نظر پدر دانشمند خود که اعتقاد و آگاهی به لزوم تربیت دختران داشت به رشد پرداخت.

در کودکی با پدر به تهران آمد. ادبیات فارسی و عربی را نزد او فرا گرفت و از محضر ارباب فضل و دانش که در خانة پدرش گرد می آمدند بهره ها یافت و همواه آنان را از قریحه سرشار و استعداد خارق العادة خویش دچار حیرت می ساخت در هشت سالگی به شعر گفتن پرداخت مخصوصاًَ با به نظم کشیدن قطعات زیبا و لطیف که پدرش از کتب خارجی ترجمه می کرد طبع آزمایی می نمود.

پرتو نبوغ در همان سنین کودکی از حرکات و رفتار و واکنش های احساس این بانوی بزرگ می درخشید زیرا صرف نظر از این که وی در تمام دورة تحصیل از هر حیث بر سایرین پیشی داشت همواره در عالم خویش سیر می کرد کمتر سخن می گفت و بیشتر فکر می کرد و بالاخره این تفکر به کمک نبوغ ذاتی او هر لحظه وی را به کمال مطلوب معرفت نزدیک می کرد.

احساسات لطیف، قدرت تخیل فراوان، دل حساس، رقت خیال و طبع شاعرانه از اوان کودکی وجود پروین را پر کرده بود و تا آخر عمر او را آرام نگذاشت. همین ویژگی ها و قریحة ش سرشار وی و استعداد عجیب وی مایه اعجاب و تحیر اهل فضل
می شد.

پروین به خاطر خصال نیکو، دل پاک و شعر خاطره انگیز خود نزد همه عزیز بود، پدرش او را خیلی دوست می داشت و به همین دلیل در تمام مسافرت هایی که در داخل و خارج از ایران انجام می داد همواره پروین را به همراه خود می برد در تمام این احوال پروین لحظه ای از تفکر و مطالعه و سخن پردازی باز نمی نشست وی تا آن موقع صاحب اشعار بسیاری بود که تمام اهل ذوق و ادب برای دست یافتن به آنها سر و دست می شکستند ولی پدر با تجربة پروین، از بیم اینکه کوتاه فکران، طبع و نشر دیوان پروین را حمل بر تبلیغی برای ازدواج وی نکنند، با وجود اصرار و تأکید مکرر آن دوستاران سخن پروین اشعار او را چاپ نکرد و بعدها تجربه نشان داد که این مرد بصیر تا چه اندازه به طرز فکر مردم تنگ چشم آگاه بود.

در تیرماه سال 1303 شمسی دورة مدرسة دخترانة آمریکایی را که به سرپرستی خانم میس شولر در ایران اداره می شد با موفقیت به پایان برد و در جشن فارغ التحصیلی خطابه ای با عنوان « زن و تاریخ» ایراد کرد. او در این خطابه از ظلم مردم به شریک زندگی خویش که سهیم غم و شادی اوست سخن گفت و نیز از روزگار تاریک زنان مشرق که آکنده از رنج و مشقت و سرشار از اسارت و ذلت بود یاد کرد و سپس بیداری ملل آسیایی را از خواب حرمان و یأس مایه امید شمرده، تربیت و تعلیم حقیقی زن و مرد را داروی بیماری مزمن شرق دانست و اظهار امیدواری کرد که ایرانیان با دور کردن ضعف و ملامت از خود بتوانند تند و چالاک از پرتگاه ها عبور نمایند و با تربیت زنان اصلاحات مهم اجتماعی انجام دهند.

خانم میش شولر، رئیس مدرسه آمریکایی دختران خاطرات خود را از تحصیل و تدریس پروین در آن مدرسه چنین بیان می کند:

پروین، اگر چه در همان اوان ورود به مدرسه معلومات فراوانی داشت، اما تواضع ذاتیش به حدی بود که به فراگرفتن هر مطلب و موضوع تازه ای که در دسترس خود می یافت شوق وافر نشان می داد. پروین اصولاً به همة امور عالم اظهار علاقه می کرد و سعی داشت بر همه چیز واقف گردد. از صفات برجسته این دختر هنرمند صداقت و صراحت او بود. هرگز به کسی بیش از آن چه واقعاً او را دوست می داشت دعوی دوستی نمی نمود و هیچگاه خویش را صاحب افکار و عقایدی  که نداشت قلمداد نمی کرد.

یکی از دوستان پروین که بیش از دوازده سال با هم  مراوده و مکاتبه داشتند او را پاک طینت، پاک عقیده، پاک دامن، خوش اخلاق و رفتار، در مقام دوستی متواضع و در طریق حقیقت و محبت پایدار توصیف می کند.

پروین در تمام سفرهایی که پدرش در داخل و خارج ایران می نمود شرکت می کرد و با سیر و سیاحت به گسترش دید و اطلاعات و کسب تجارب تازه می پرداخت.

این شاعر آزاده، پیشنهاد ورود به دربار را با بلند نظری نپذیرفت و مدال وزارت معارف ایران را رد کرد.

پروین در تیرماه سال 1313 با پسر عموی خود ازدواج کرد و چهارماه پس از عقد به کرمانشاه به خانه ی شوهر رفت. شوهر پروین از افسران شهربانی و هنگام وصلت با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزادة پروین مغایرت داشت او که در خانه ای سرشار از مظاهر معنوی و ادبی و به دور از هر گونه آلودگی پرورش یافته بود پس از ازدواج ناگهان به خانه ای وارد شد که یک دم از عیش و نوش خالی نبود و طبیعی است که همگامی این دو طبع مخالف نمی توانست دیری بپاید و سرانجام این ازدواج ناهمگون به جدایی کشید و پروین پس از دو ماه و نیم اقامت در خانه ی شوهر با گذاشتن از مهریه ی خود از او جدا شد. پروین پس از جدایی، برای مدتی کوتاه، سیمای متین و موثر خود را با غباری از گرفتگی پوشاند. اما این تغییر حال را فقط اطرافیان پروین که همواره با او بودند می توانستند درک کنند. با این همه، او تلخی شکست را با خونسردی و متانت شگفت آوری تحمل کرد و تا پایان عمر از آن سختی بر زبان نیاورد و شکایتی نکرد.

پروین پدر خود را در سال 1316 از دست داد و این ضایعه ای بزرگ برای جامعة ادب محسوب می شد ولی برای پروین ذوق و استعداد خود را مرهون این پدر دانشمند می دانست این ضایعه بزرگترین ضربت روحی محسوب می شد. ولی بالاخره بعد از 4 سال تحمل ناراحتی در هجران پدر در روز سوم فروردین 1320 پروین بدون هیچ گونه سابقه ی کسالت و بیماری در بستر بیماری افتاد. پزشک معالج او بیماری او را حصبه تشخیص داد و اعلام کرد که درمان وی در حوزة تحصص وی است و در تمام طول بیماری او بر اثر مداوای غلط، سهل انگاری و اطمینان متوالی و مؤکد خود مبنی بر موفقیت حتمی در درمان بیمار، کسان پروین را حتی در آخرین روز بیماری امیدوار و غافل نگاه داشت و بالاخره فرصت مداوای صحیح او از دست رفت.

 شبی که هر لحظه حال پروین بدتر می شد طبیب او را خبر کردند ولی او با اینکه به وخامت حال پروین آگاه بود علی رغم مراجعات پی در پی کسان بیمار بر بالین او حاضر نشد بالاخره « دکتر ارسطو علاج» بدون هیچ گونه سابقه آشنایی فوراً بر بالین بیمار حاضر یافت و تا آخرین لحظه در نجات وی کوشید ولی افسوس که به قول پروین « فرصت گذشته بود و مداوا اثر نداشت». بالاخره در شانزدهم فروردین سال 1320 زندگی را بدرود گفت و در مقبرة خانوادگی خویش واقع در صحن جدید، در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خام سپرده شد.

مرگ نابهنگام پروین همة شیفتگان ادب را به غم فرو برد و به این مناسبت در سراسر ایران مجالس یادبودی برگزار شد.

شعر پروین:

با مطالعه دقیق اشعار پروین می توان دقت و روانی معانی، لطف کلام و مضامین بکر و دقایق هنر این نابغه ی عالم نسوان را درک کرد. بطور کلی دیوان او شامل شش هزار بیت است که از قصاید، مثنویات و تمثیلات و مقطعات مختلف تشکیل شده است. اشعار او از نظر روانی و انسجام، زیبایی و دلنشینی، بکارت مضمون در حد کمال است و همچنین عقاید بلند و نتایج عالی مورد نظر سراینده و قدرت تخیل او را نیز در بر دارد.

یکی از خواص غیرقابل انکار شعر پروین این است که مضامین و ابتکاری خود را با روشی خاص بیان می کند و بالاخره با یک نتیجه عالی یا یک حقیقت فلسفی و معنوی که در هر مورد می تواند چراغ راه زندگی بشر واقع شود، آن را پایان می دهد.

مرحوم ملک الشعرای بهار درباره پروین چنین می گوید:

- خواننده در قصاید او خود را یک باره در عواملی رنگارنگ که به صورت یک عالم مستقل در آمده باشد می بیند.

- حکیمی عارف، عارفی حکیم و نا صحی پاک سرشت جای به جای خود نمایی
می کند.

- پروین در قطعات خود مهر مادری و لطافت روح خویش را از زبان طیور، از زبان مادر فقیر و از زبان بیچارگان بیان می کند. گاه مادی دلسوز و غمگین است و گاه در اسرار زندگی با ملای روم و عطار و جامی سر عقد می دارد.

- هنر آنجاست که از زبان همه چیز سخن می گوید، صیاد و مرغ، شبنم، ابر و باران، کوه و کاه و ... و عاقبت خواننده را در هزاران اطوال درونی و بیرونی سیر می دهد و تسلیت می بخشد و ما را در زیر غرفه ای می نشاند و با این اسباب ها به صد رنگ آمیزی و افسونگری اندوهگین می کند و متفکر می سازد و به ندرت می خنداند دائماً در فکر است، وقتی از این اندیشه ها خسته می شود به فکر لطف خداوند می افتد.

- اساس دیوان او عشق است عشقی که چاشنی هر شعری است اما عشق واقعی نه عشق لفظی. عشقی که شعرای بزرگ به آن سر نیاز فرود آورده اند، عشقی که به حقایق و معنویات و معقولات وابسته است، عشقی که بنیان آفرینش انسان بر آن نهاده شده است و همین عشق اساس دیوان او را تشکیل می دهد.

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی